ای غم، تو که هستی؟ از کجا میآیی؟
هر دم به هوای دل ما میآیی
آرامشی به وسعت صحراست مادرم
اصلاً گمان کنم خودِ دریاست مادرم
زهی آن عبد خدایی که خداییست جلالش
صلوات از طرف خالق سرمد به جمالش
از نو شکفت نرگس چشمانتظاریام
گل کرد خارخار شب بیقراریام