ای غم، تو که هستی؟ از کجا میآیی؟
هر دم به هوای دل ما میآیی
از هالۀ انتظار، خواهد آمد
بر خورشیدی سوار خواهد آمد
تو همچون غنچههای چیده بودی
که در پرپر شدن خندیده بودی
هرچند نفس نمانده تا برگردیم
با این دل منتظر، کجا برگردیم؟
از نو شکفت نرگس چشمانتظاریام
گل کرد خارخار شب بیقراریام