شدهست خیره به جاده دو چشم تار مدینه
به پیشوازی تنهاترین سوار مدینه
ای غم، تو که هستی؟ از کجا میآیی؟
هر دم به هوای دل ما میآیی
این اشکهای داغ را ساده نبینید
بَر دادن این باغ را ساده نبینید
زهی آن عبد خدایی که خداییست جلالش
صلوات از طرف خالق سرمد به جمالش
از نو شکفت نرگس چشمانتظاریام
گل کرد خارخار شب بیقراریام