ای غم، تو که هستی؟ از کجا میآیی؟
هر دم به هوای دل ما میآیی
از هالۀ انتظار، خواهد آمد
بر خورشیدی سوار خواهد آمد
شکست باورت، ای کوه! پشت خنجر را
نشاند در تب شک، غیرت تو باور را
هرچند نفس نمانده تا برگردیم
با این دل منتظر، کجا برگردیم؟
از نو شکفت نرگس چشمانتظاریام
گل کرد خارخار شب بیقراریام