غریبِ در وطن، میسوخت آن شب
درون خویشتن، میسوخت آن شب
چقدر این روزهای سرد سخت است
و پیدا کردن همدرد سخت است
سپیداران نشانی سرخ دارند
همیشه آرمانی سرخ دارند
و کاش مرد غزلخوان شهر برگردد
به زیر بارش باران شهر برگردد
ای آنکه غمت وقف دلِ یاران شد
بر سینه نشست و از وفاداران شد