میگوید از شکستن سرو تناورش
این شیرزن که مثل پدر، مثل مادرش...
چقدر این روزهای سرد سخت است
و پیدا کردن همدرد سخت است
سپیداران نشانی سرخ دارند
همیشه آرمانی سرخ دارند
و کاش مرد غزلخوان شهر برگردد
به زیر بارش باران شهر برگردد
زنی شبیه خودش عاشق، زنی شبیه خودش مادر
سپرده بر صف آیینه دوباره آینهای دیگر
گاهی اگر با ماه صحبت کرده باشی
از ما اگر پیشش شکایت کرده باشی