همین که بهتری الحمدلله
جدا از بستری، الحمدلله
هر زمانی که شهیدی به وطن میآید
گل پرپر شده در خاطر من میآید
بر سر درِ آسمانیِ این خانه
دیدم مَلَکی نشسته چون پروانه
هر گاه که یاس خانه را میبویم
از شعر نشان مرقدت میجویم
منظومهٔ دهر، نامرتب شده بود
هم روز رسیده بود هم شب شده بود
تا گل به نسیم راه در میآید
از خاک بوی گیاه در میآید
خانههای آن کسانی میخورد در، بیشتر
که به سائل میدهند از هرچه بهتر بیشتر