ای کاش که در بند نگاهش باشیم
دلسوختۀ آتش آهش باشیم
گل کرده در ردیف غزلهای ما حسین
شوری غریب داده به این بیتها حسین
ما گرم نماز با دلی آسوده
او خفته به خاکِ جبهه خونآلوده
هر کس به سایۀ تو دو رکعت نماز کرد
با یک قنوت هر چه گره داشت، باز کرد
از کوی تو ای قبلۀ عالم! نرویم
با دست تهی و دل پُر غم نرویم