مگر در ساعت رفتن دلم جا مانده بود اینجا؟
که از پی کفشدارانش مرا خواندند زود اینجا
ای عشق! کاری کن که درماندند درمانها
برگرد و برگردان حقیقت را به ایمانها
شکست باورت، ای کوه! پشت خنجر را
نشاند در تب شک، غیرت تو باور را
زهی آن عبد خدایی که خداییست جلالش
صلوات از طرف خالق سرمد به جمالش