الا قرار دل و جانِ بیقرار ظهورت!
کدام جمعه بُوَد روز و روزگار ظهورت؟
تو ای تجلّی عصمت! ظهور خواهی کرد
به جام لاله، شراب طهور خواهی کرد
آه از دمی که در حرم عترت خلیل
برخاست از درای شتر بانگِ الرّحیل
ای انتظارِ جاری ده قرن تا هنوز
بیتو غروب میشود این روزها هنوز