پس از چندین و چندین سال آمد پیکرش تازه
نگاهش از طراوت خیستر، بال و پرش تازه
بد نیست که از سکوت تنپوش کنی
غوغای زمانه را فراموش کنی
سجادۀ سبز من چمنزاران است
اشکم به زلالی همین باران است
عشق با نامِ شما درصددِ تاختن است
نام تو معنی دل بردن و دل باختن است
آورده است بوی تو را کاروان به شام
پیچیده عطر واعطشای تو در مشام