به بوسه بر قدمت چشم من حسادت داشت
به حیرتم که چرا خاک این سعادت داشت؟
اگرچه «تحتِ کسا» یک حدیث جای تو بود
همیشه قلب رسول خدا کسای تو بود
گهواره نیست کودکیات را فلک؟ که هست
فرمانبر تو نیست سما تا سمک؟ که هست
دختر فکر بکر من، غنچۀ لب چو وا کند
از نمکین کلامِ خود حقِ نمک ادا کند
توان واژه کجا و مدیح گفتن او؟
قلم، قناری گنگیست در سرودن او