ز عمق حنجره بر بام شب اذان میگفت
حدیث درد زمین را به آسمان میگفت
در باغ دعا اگر بهار است از اوست
هر شاخه اگر شکوفهبار است از اوست
خوش باد نوایی که تواَش نغمهزن آیی!
صد سینه صدف داری اگر در سخن آیی!
اگرچه غايبى، امّا حضورِ تو پيداست
چه غيبتىست؟ كه عطرِ عبور تو پيداست