ای دل سوختگان شمع عزای حرمت
اشک ما وقف تو و کربوبلای حرمت
کسی که عشق بُوَد محو بردباری او
روان به پیکر هستیست لطف جاری او
از هالۀ انتظار، خواهد آمد
بر خورشیدی سوار خواهد آمد
«بشنو از نی چون حکایت میکند»
شیعه را در خون روایت میکند
هرچند نفس نمانده تا برگردیم
با این دل منتظر، کجا برگردیم؟