رها شد دست تو، امّا دل تو...
کنار ساحل دریا، دل تو...
ای بحر! ببین خشکی آن لبها را
ای آب! در آتش منشان سقا را
آنکه با مرگِ خود احیای فضیلت میخواست
زندگی را همه در سایۀ عزّت میخواست
امام عشق را ماه منیری
وفاداران عالم را امیری
قلم به دست گرفتم، خدا خدا بنویسم
به خاطر دل خود، نامهای جدا بنویسم