در این حریم هر که بیاید غریب نیست
هرکس که دلشکسته بُوَد بینصیب نیست
نه دعبلم نه فرزدق که شاعرت باشم
که شاعرت شده، مقبول خاطرت باشم
چشمم به هیچ پنجره رغبت نمیکند
جز با ضریح پاک تو صحبت نمیکند
این چه خروشیست؟ این چه معمّاست؟
در صدف دل، محشر عظماست
هرچند حال و روز زمین و زمان بَد است
یک قطعه از بهشت در آغوش مشهد است