والایی قدرِ تو نهان نتوان کرد
خورشیدِ تو را نمیتوان پنهان کرد
کیست این مردی که رو در روی دنیا ایستاده؟
در دل دریای دشمن بیمحابا ایستاده؟
همسایه، سایهات به سرم مستدام باد
لطفت همیشه زخم مرا التیام داد
آن روز که شهر از تو پر غوغا بود
در خشمِ تو هیبت علی پیدا بود