یا علی گفتم همه درها به رویم باز شد
یا علی گفتم، چه شیرین شعر من آغاز شد
اول دفتر به نام خالق اکبر
آنکه سِزَد نام او در اولِ دفتر
وانهادهست به میدان بدنش را این بار
همره خویش نبردهست تنش را این بار
یا علی! این کیست میآید شتابان سوی تو؟
با قدی رعنا و بازویی چنان بازوی تو؟
دستهایت را که در دستش گرفت آرام شد
تازه انگاری دلش راضی به این اسلام شد