یا علی گفتم همه درها به رویم باز شد
یا علی گفتم، چه شیرین شعر من آغاز شد
وانهادهست به میدان بدنش را این بار
همره خویش نبردهست تنش را این بار
یا علی! این کیست میآید شتابان سوی تو؟
با قدی رعنا و بازویی چنان بازوی تو؟
مسیح، خوانده مرا، وقت امتحان من است
زمان، زمانِ رجزخوانی جوان من است
دستهایت را که در دستش گرفت آرام شد
تازه انگاری دلش راضی به این اسلام شد
غم با نگاه خیس تو معنا گرفته
یک موج از اشک تو را دریا گرفته