امشب شکوه عشق جهانگیر میشود
روح لطیف عاطفه تصویر میشود
دلم کجاست تا دوباره نذر کربلا کنم
و این گلوی تشنه را شهید نیزهها کنم
آنسو نگران، نگاه پیغمبر بود
خورشید، رسول آه پیغمبر بود
ماه مولا شد حدیث طیر را با ما بخوان
در ولایش آشنا و غیر را با ما بخوان
سلام فاطمه، ای جلوۀ شکیبایی
که نور حُسن تو جان میدهد به زیبایی