امروز که انتهای دنیای من است
آغاز تمام آرزوهای من است
با بال و پری پر از کبوتر برگشت
هم بالِ پرندههای دیگر برگشت
یک دختر و آرزوی لبخند که نیست
یک مرد پر از کوه دماوند که نیست
مسیح، خوانده مرا، وقت امتحان من است
زمان، زمانِ رجزخوانی جوان من است
بىسر و سامان توام يا حسين
دست به دامان توام يا حسين
غم با نگاه خیس تو معنا گرفته
یک موج از اشک تو را دریا گرفته