پس تو هم مثل همسرت بودی؟!
دستبسته، شکسته، زندهبهگور
قریه در قریه پریشان شده عطر خبرش
نافۀ چادر گلدار تو با مُشک تَرَش
شعری به رسم هدیه... سلامی به رسم یاد
روز تولد تو سپردم به دست باد
من غم و مهر حسین با شیر از مادر گرفتم
روز اول کآمدم دستور تا آخر گرفتم