همین که بهتری الحمدلله
جدا از بستری، الحمدلله
انبوه تاول بر تنت سر باز کرده
این هم نشان دیگری از سرفرازیست
دوباره لرزش دست تو بیشتر شده است
تمام روز تو در این اتاق سر شده است
چه خوش باشد که راه عاشقی تا پای جان باشد
خصوصاً پای فرزند علی هم در میان باشد
افتاده بود در دل صحرا برادرش
مانند کوه، یکه و تنها، برادرش
منظومهٔ دهر، نامرتب شده بود
هم روز رسیده بود هم شب شده بود
زره پوشیده از قنداقه، بیشمشیر میآید
شجاعت ارث این قوم است، مثل شیر میآید
خانههای آن کسانی میخورد در، بیشتر
که به سائل میدهند از هرچه بهتر بیشتر