ای لحظهبهلحظه در تماشای همه
دیروزی و امروزی و فردای همه
ای کاش مرا گلایه از بخت نبود
یک لحظه خیالم از خودم تخت نبود
چشم همه چشمههای جوشان به خداست
باران، اثر نگاه دهقان به خداست
باید از فقدان گل خونجوش بود
در فراق یاس مشكیپوش بود
همهٔ حیثیت عالم و آدم با توست
در فرات نفسم گام بزن، دم با توست
با هر نفسم به یاد او افتادم
دنیا همه رفت و او نرفت از یادم