ای حرمت قبلۀ مراد قبایل!
وی که بوَد قبله هم به سوی تو مایل
رها شد دست تو، امّا دل تو...
کنار ساحل دریا، دل تو...
برخاستم از خواب اما باورم نیست
همسنگرم! همسنگرم! همسنگرم! نیست
خبر این بود که یک سرو رشید آوردند
استخوانهای تو را در شب عید آوردند
گل بر من و جوانى من گریه مىکند
بلبل به همزبانى من گریه مىکند
امام عشق را ماه منیری
وفاداران عالم را امیری