ای آینهدار پنج معصوم!
در بحر عفاف، دُرّ مکتوم
یکی اینسان، یکی اینگونه باید
که شام و کوفه را رسوا نماید
چه رازی از دل پاکت شنیدند؟
درون روح بیتابت چه دیدند؟
رها شد دست تو، امّا دل تو...
کنار ساحل دریا، دل تو...
گفتم به گل عارض تو کار ندارد؛
دیدم که حیایی شررِ نار ندارد
امام عشق را ماه منیری
وفاداران عالم را امیری