رها شد دست تو، امّا دل تو...
کنار ساحل دریا، دل تو...
از سمت مدینه خبر آورد نسیمی
تا مژده دهد آمده مولود عظیمی
بر سر درِ آسمانیِ این خانه
دیدم مَلَکی نشسته چون پروانه
هر گاه که یاس خانه را میبویم
از شعر نشان مرقدت میجویم
امام عشق را ماه منیری
وفاداران عالم را امیری
تا گل به نسیم راه در میآید
از خاک بوی گیاه در میآید