عید آمده، هر کس پی کار خویش است
مینازد اگر غنی و گر درویش است
چون غنچۀ گل، به خویش پیچید، علی
دامن ز سرای خاک، برچید علی
با کعبه وداع آخرین بود و حسین
چون اهل حرم، کعبه غمین بود و حسین
و کاش مرد غزلخوان شهر برگردد
به زیر بارش باران شهر برگردد
بر دامن او، گردِ مدارا ننشست
سقّا، نفسی ز کار خود وا ننشست