ای آفتاب صبر کن این آخرین شب است
این آخرین شبانۀ آرام زینب است
فردا که بر فراز نِی افتد گذارمان
حیرتفزای طور شود جلوهزارمان
کنج اتاقم از تب و تاب دعا پر است
دستانم از «کذالک» از «ربنا» پر است
در آن میان چو خطبهٔ حضرت، تمام شد
وقت جوابِ همسفران بر امام شد
گفت: ای گروه! هر که ندارد هوای ما
سر گیرد و برون رود از کربلای ما...