دوباره زلف تو افتاد دست شانۀ من
طنین نام تو شد شعر عاشقانۀ من
به زیر تیغم و این آخرین سلام من است
سلام من به حسینی که او امام من است
دوباره لرزش دست تو بیشتر شده است
تمام روز تو در این اتاق سر شده است
همیشه تا که بُوَد بر لب مَلَک تهلیل
هماره تا که بشر راست ذکر ربّ جلیل
سلام ما به حسین و سفیر عطشانش
که در اطاعت جانان، گذشت از جانش
سلامِ ایزد منان، سلامِ جبرائیل
سلامِ شاه شهیدان به مسلم بن عقیل