همنوا بود با چکاچک من
غرّش آسمان و هوهوی باد
آه کوفه چقدر تاریک است
ماه دیگر کنار چاه نرفت
دیر شد دیر و شب رسید به سر
یارب! امشب نکوفت حلقه به در
آه ای شهر دوستداشتنی
کوچه پس کوچههای عطرآگین
دل من! در هوای مولا باش
یار بیادعای مولا باش
باصفاتر ز بانگِ چلچلهای
عاشقِ واصلی و یكدلهای
وقت پرواز آسمان شده بود
گوئیا آخر جهان شده بود