وقتی کسی حال دلش از جنس باران است
هرجای دنیا هم که باشد فکر گلدان است
این روزها حال جهان در وضع هشدار است
برخیز و فریادی بزن! این کمترین کار است
این روزها حس میکنم حالم پریشان است
از صبح تا شب در دلم یکریز باران است
اینجا نشانی از نگاه آشنایی نیست
یا از صدای آشنایی، ردّ پایی نیست
آنجا که دلتنگی برای شهر بیمعناست
جایی شبیه آستان گنبد خضراست
وقتی که با عشق و عطش یاد خدا کردی
احرام حج بستی و عزم کربلا کردی