شبیه آسمانیها هوای قم به سر دارم
نشانی از چهل اختر درون چشم تر دارم
ای حضرت خورشید بلاگردانت
ای ماه و ستاره عاشق و حیرانت
هرکه میداند بگوید، من نمیدانم چه شد
مست بودم مست، پیراهن نمیدانم چه شد
غالب شده بود ترس بر عرصۀ جنگ
پر بود تمام معرکه از نیرنگ
کجا شبیه تو آخر کدام همسایه؟
عزیز کوچۀ بالا! سلام همسایه!
اینان که به شوق تو بهراه افتادند
دلسوختگان صحن گوهرشادند
هرچند حال و روز زمین و زمان بَد است
یک قطعه از بهشت در آغوش مشهد است