عید آمده، هر کس پی کار خویش است
مینازد اگر غنی و گر درویش است
سرسبزی ما از چمن عاشوراست
در نای شهیدان، سخن عاشوراست
با گام تو راه عشق، آغاز شود
شب با نفس سپیده دمساز شود
حرف تو به شعر ناب پهلو زده است
آرامش تو به آب پهلو زده است
عید است و دلم خانۀ ویرانه بیا
این خانه تکاندیم ز بیگانه بیا