امسال دوریم از تو... لابد حکمتی دارد
باشد، ولی عاشق دل کمطاقتی دارد
اینجا نشانی از نگاه آشنایی نیست
یا از صدای آشنایی، ردّ پایی نیست
آنجا که دلتنگی برای شهر بیمعناست
جایی شبیه آستان گنبد خضراست
با یک تبسم به قناریها زبان دادی
بالی برای پر زدن تا بیکران دادی
مانند گردنبند دورِ گردن دختر
مرگ اين چنين زيباست، از اين نيز زيباتر
باید به دنبال صدایی در خودم باشم
در جستجوی کربلایی در خودم باشم
وقتی که با عشق و عطش یاد خدا کردی
احرام حج بستی و عزم کربلا کردی