باز جنگی نابرابر در برابر داشتند
دست امّا از سر چادر مگر برداشتند؟
این روزها حس میکنم حالم پریشان است
از صبح تا شب در دلم یکریز باران است
هجده بهار رفت زمین شرمسار توست
آری زمین که هستی او وامدار توست
گر زن به حجاب خویش مستور شود
از دیدۀ آلوده و بد دور شود