رخصت بده از داغ شقایق بنویسم
از بغض گلوگیر دقایق بنویسم
در کویری که به دریای کرم نزدیک است
عاشقت هستم و قلبم به حرم نزدیک است
دارم دلی از شوق تو لبریز علیجان
آه ای تو بهار دل پاییز علیجان
آن شب که چارچوب غزل در غزل شکست
مست مدام شیشۀ می در بغل شکست