از نسل حیدری و دلاورتر از تو نیست
یعنی پس از علی، علیاکبرتر از تو نیست
از خدا آمدهام تا به خدا برگردم
پس چرا از سفر کربوبلا برگردم
مسیح، خوانده مرا، وقت امتحان من است
زمان، زمانِ رجزخوانی جوان من است
اگرچه عشق هنوز از سرم نیفتاده
ولی مسیر من و او به هم نیفتاده
با دستِ بسته است ولی دستبسته نیست
زینب سرش شكسته ولی سرشكسته نیست
غم با نگاه خیس تو معنا گرفته
یک موج از اشک تو را دریا گرفته