بر درگهِ خلق، بندگی ما را کُشت
هر سو پیِ نان دوَندگی، ما را کُشت
یاد تو گرفته قلبها را در بر
ماییم و درود بر تو ای پیغمبر
دیدیم جهان بیتو به بن بست رسید
هر قطره به موجها که پیوست رسید
تشنهست شبیه ماهی بیدریا
یا آهوی پابسته میان صحرا
شاید که برای تعزیت میآید
تشییع تو را به تسلیت میآید