هفتاد و دو آیه تابناک افتادهست
هفتاد و دو لاله سینهچاک افتادهست
روزی که حسین عشق را معنا کرد
صد پنجره رو به آسمانها وا کرد
این اشک رهایت از دل خاک کند
بالت بدهد راهی افلاک کند
مردی که دلش به وسعت دریا بود
مظلومتر از امام عاشورا بود
دل میبرد از گنبد خضرا شالش
آذین شده کربلا به استقبالش
جز در غم عشق سینه را چاک مکن
دل خوش به کسی در سفر خاک مکن
زانروز که سوخت از عطش کام حسین
گوش دل عالم است و پیغام حسین
چشمت به پرندهها بهاری بخشید
شورِ دل تازهای، قراری بخشید