با دشمن خویش روبهرو بود آن روز
با گرمی خون غرق وضو بود آن روز
ای آنکه حدیث تو شنفتن دارد
گل با رخ خوب تو شکفتن دارد
توفیق اگر دلیل راهت باشد
یا پند دهندهای گواهت باشد
آیینۀ وحی و آیت بیداریست
کارش همه دلنوازی و دلداریست
دیدی که چگونه من شهید تو شدم
هنگام نماز، رو سفید تو شدم
با خلق اگرچه زندگی شیرین است
ای دوست! طریق سربلندی این است
مگذار اسیر اشک و آهت باشیم
در حسرت یک گوشه نگاهت باشیم
در بادیه، گام تا خداوند بزن
خود را به رضای دوست، پیوند بزن
از دوست اگر دوست تمنا نکنی
این پنجره را به روی خود وانکنی