مژده کز آفاق روشن، گل به دست آمد بهار
برگ برگ سبزه را شیرازه بست آمد بهار
امروز که خورشید سر از شرق برآورد
از کعبۀ جان، قبلۀ هفتم خبر آورد
ای آنکه حدیث تو شنفتن دارد
گل با رخ خوب تو شکفتن دارد
هر که راهی در حریم خلوت اسرار داشت
دل برید از ماسوا، سر در کمندِ یار داشت
جنّت نشانی از حرم توست یا حسن
فردوس سائل کرم توست یا حسن
ای بنای حرم عدل و امان را بانی
ای ز انوارِ تو، آفاق همه نورانی
ای شیرخدا و اسد احمد مختار
در بدر و احد لشکر حق را سر و سردار