ای حضرت خورشید بلاگردانت
ای ماه و ستاره عاشق و حیرانت
ای تشنه به سرچشمۀ احساس بیا
با دامنی از شقایق و یاس بیا
در بند اسارت تو میآید آب
دارد به عمارت تو میآید آب
با ذکر حسین بن علی غوغا شد
درهای حرم با صلواتی وا شد
اینان که به شوق تو بهراه افتادند
دلسوختگان صحن گوهرشادند
هرچند حال و روز زمین و زمان بَد است
یک قطعه از بهشت در آغوش مشهد است