صدای جاری امواج، زیر و بم دارد
که رودخانه همین است، پیچ و خم دارد
به واژهای نکشیدهست منّت از جوهر
خطی که ساخته باشد مُرکّب از باور
شهید کن... که شهادت حیات مردان است
ولی برای شما مرگ، خط پایان است
زخم ارثیست که در سینۀ ایرانیهاست
کشورم پر شده از داغ سلیمانیهاست
اینک زمان، زمان غزلخوانی من است
بیتیست این دو خط که به پیشانی من است
با جان و دل آورده اگر آوردهست
خورشید دو تا قرص قمر آوردهست