اگرچه در نظرت آنچه نیست، ظاهر ماست
سیاهجامۀ سوگت لباس فاخر ماست
شهر من قم نیست، اما در حریمش زندهام
در هوای حقحق هر یاکریمش زندهام
از بستر بیماری خود پا شدنی نیست
بی لطف شما، شهر مداوا شدنی نیست
تا حضور تو، دلِ خسته مسافر شده است
توشه برداشته از گریه و زائر شده است
من به پابوسی تو آمدهام
شهر گلدستههای رنگارنگ