یا شب افغان شبی یا سحر آه سحری
میکند زین دو یکی در دل جانان، اثری
ای بسته به دستِ تو دل پیر و جوانها
ای آنکه فرا رفتهای از شرح و بیانها
حق میشود انکار و من انگار نه انگار
منصور سرِ دار و من انگار نه انگار
دل اگر تنگ و جان اگر خستهست
گاه گاهی اگر پریشانیم