بهار و باغ و باران با تو هستند
شکوه و شوق و ایمان با تو هستند
الهی به مستان میخانهات
به عقلآفرینان دیوانهات
دلش میخواست تا قرآن بخواند
دلش میخواست تا دنیا بداند
چشمان تو دروازۀ راز سحر است
پیشانیات آه، جانماز سحر است
الا رفتنت آیۀ ماندن ما
که پیچیده عطر تو در گلشن ما