دوباره لرزش دست تو بیشتر شده است
تمام روز تو در این اتاق سر شده است
سوختی پیشتر از آن که به پایان برسی
نه به پایان، که به خورشیدِ درخشان برسی
باید از فقدان گل خونجوش بود
در فراق یاس مشكیپوش بود
خجسته باد قدوم تو، ای که بدر تمامی
فروغ دیدهٔ ما، مهر جاودانهٔ شامی