سکه شدن و دو رو شدن آسان است
آلودۀ رنگ و بو شدن آسان است
این جوان کیست که در قبضۀ او طوفان است؟
آسمان زیر سُم مرکب او حیران است
زخمی شکفته، حنجرهای شعلهور شدهست
داغ قدیمی من از آن تازهتر شدهست
رفتی سبد سبد گل پرپر بیاوری
مرهم برای زخم كبوتر بیاوری
دل غریب من از گردش زمانه گرفت
به یاد غربت زهرا شبی بهانه گرفت