نمردهاند شهیدان که ماه و خورشیدند
که کشتگان وطن، زندگان جاویدند
پدر! آخر چرا دنیا به ما آسان نمیگیرد؟
غروب غربت ما از چه رو پایان نمیگیرد؟
دوباره لرزش دست تو بیشتر شده است
تمام روز تو در این اتاق سر شده است
گر به چشم دل جانا، جلوههای ما بینی
در حریم اهل دل، جلوۀ خدا بینی
باید از فقدان گل خونجوش بود
در فراق یاس مشكیپوش بود